نیکان
دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:51 ::  نويسنده : علی یگانه



امام زمان(عج) در قرآن قرآن كتاب پرشكوه خداست.
كتابی است كه نه كتابهای آسمانی پیشین آن را خدشه دار و باطل می سازد و نه واقعیت های آینده.
بیانگر هر چیزی است و هیچ تر و خشكی نیست، مگر اینكه در (این) كتاب روشن و روشنگر آمده است.  و....
آیا فكر می كنید چنین كتابی از ظهور اصلاحگر بزرگ تاریخ انسانیت و بنیاد حكومت جهان گستر و عادلانه او، خبر نمی دهد و در مورد آن ساكت است؟
هرگز چنین نیست.... .


ادامه مطلب ...
دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:50 ::  نويسنده : علی یگانه

معجزه های قرانی

 

اشاره قران به وجود کرومزومxy

دوستانی که در دبیرستان رشته تجربی درس خوانده باشند یا مسائل مرتبط با ژنتیک را حل کرده باشند از این موضوع آگاهی دارند که در آمیزش بین زن مرد ژن های مرد به صورت XY و ژن های زن بصورت XX است که.............



ادامه مطلب ...
دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:49 ::  نويسنده : علی یگانه

بسم الله الرحمن الرحیم

چهل حدیث قرآنی

 * * * * *

      قال رسول الله صلی الله علیه وآله :

اِذَا التَبَسَت عَلَیکُمُ الفِتَنُ، کَقِطَعِ الَّیلِ المُظلِمِ فَعَلَیکُم بِالقُرآنِ .

      هنگامی که فتنه ها، هم چون پاره های شب تاریک، شما را در خود پیچید، برشماست    

      که به قرآن تمسک جویید.                                          اصول کافی ج2ص459

 

قال امیرالمؤمنین علیه السلام :

وَ اعلَموا اَنَّ هذَالقُرآنَ هُوَ النّاصِحُ الَّذی لا یَغُشُّ، وَالهادِی الَّذی لایُضِلُّ ، وَالمُحَدِّثُ اَّلذی لایَکذِبُ .

بدانید که این قرآن پندآموز است که خیانت نمی کند؛ وهدایت گری است که گمراه نمی سازد ؛ وسخن گویی است که دروغ نمی گوید .                    نهج البلاغه خطبه 176 

 

قال علی علیه السلام :

ما جالَسَ هذَاالقُرآنَ اَحَدٌ الّا قامَ عَنهُ بِزِیادَةٍ اَو نُقصانِ؛ زِیادَةٍ فی هُدًی اَو نُفصانِ مِن عَمًی .

هیچ کس با این قرآن همنشین نشد ، مگر آن که چون از نزد آن برخاست با فزونی و کاستی همراه بود؛ فزونی در هدایت، و کاستی ازکوردلی .               نهج البلاغه خطبه 176



ادامه مطلب ...
دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:48 ::  نويسنده : علی یگانه

قرآن مجیدنقش قرآن در زندگی بشری

نقش قرآن در زندگی بشری در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی و حتی بین المللی، قابل دقت و بررسی است كه به طور مختصر به بعضی از آنها اشاره می شود:

1- انسان نیازمند ارتباط مستقیم با آفریننده و هستی بخش خود است. این ارتباط اگر چه از طریق مناجات و رازگویی درونی و قلبی انجام می گیرد؛ اما دسترسی به كلمات خود خداوند، بسیار لذت بخش و اطمینان آور است. چنان كه اقبال لاهوری گفته است: «اگر می خواهی خدا با تو سخن بگوید، قرآن بخوان».این ویژگی به طور كامل، تنها برای قرآن مجید باقی مانده است و هیچ كتاب آسمانی دیگر، چنین جایگاهی ندارد.

2- انسان در تكاپو و جست و جوی آگاهی های صحیح و معارف بلند و پرمعنا است. البته با استفاده از تجربیات بشری و تلاش های علمی، به بسیاری از آگاهی ها می توان دست یافت؛ اما برای اطمینان به درستی یافته های خود و آگاهی به آنچه برای او دست نایافتنی است، نیاز به یك منبع اصیل و غنی بسیار محسوس است؛ چنان كه از زبان امام راحل(ره) گفته شده است: «اگر قرآن نبود، درهای معرفت بر ما بسته بود».



ادامه مطلب ...
دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:47 ::  نويسنده : علی یگانه
تاريخ : پنجشنبه ۵ آذر۱۳۹۴ | 23:15 | نویسنده : فاطمه

برکات دنیوی تلاوت قرآن


حضرت رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می‌فرماید: خانه‌های خود را به تلاوت قرآن روشن كنید، و آنها را گورستان نكنید، چنان چه یهود و نصاری در كلیساها و عبادتگاه‌های خود نماز كنند، ولی خانه‌های خویش را معطل گذارده‌اند .


تلاوت

قرآن كریم كاملترین پیام آسمانی است كه بر پیامبر خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ نازل شده است، این كتاب آخرین كتابی است كه منشور سعادت بشر را داراست، از این رو باید جامع‌ترین، غنی‌ترین و پرمحتواترین كتاب آسمانی باشد، تا آن كه بتواند انسان ها را در طول تاریخ برای تكامل رهنمون گردد. پیامبران و شرایع پیش از شریعت‌ پیامبر ما، برای مقطع خاصی از تاریخ بشر در نظر گرفته شده بودند، و پس از پایان آن مقطع، لازم بود شریعت و كتاب كاملتری نازل شود، تا انسانها را چند گام فراتر به سوی تكامل پیش برد. ولی وقتی كه نوبت به آخرین پیامبر الهی رسید، از آن جا كه مراحل مقدماتی تكامل طی شده بود، قرآن كریم لازم شد تا با عمل به برنامه‌ها و دستورات این كتاب آسمانی از تمام ظرفیت‌ها و استعدادهای بشری برای رسیدن به كمال نهایی بهره برداری گردد.



ادامه مطلب ...
دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:46 ::  نويسنده : علی یگانه
 
 

چقدر قرآن بخوانیم؟

قرآن

قرآن خواندن بسیار خوب است و در روایات ما به آن سفارش شده است؟ اما سوال این است که چقدر قرآن بخوانیم؟

در پاسخ به این سوال روایتی از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) را نقل می کنیم که حضرت فرمودند:

من قرأ عشر آیات فی لیلة لم یكتب من الغافلین ومن قرأ خمسین آیة كتب من الذاكرین ومن قرأ مائة آیة كتب من القانتین ومن قرأ مائتی آیة كتب من الخاشعین ومن قرأ ثلاث مائة آیة كتب من الفائزین ومن قرأ خمسمائة آیة كتب من المجتهدین ومن قرأ ألف آیة كتب له قنطار من تبر  القنطار خمسة عشر ألف مثقال من ذهب والمثقال أربعة وعشرون قیراطا أصغرها مثل جبل أحد وأكبرها ما بین السماء إلى الأرض. ( 2 )





ادامه مطلب ...
دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:42 ::  نويسنده : علی یگانه
 
قرآن و زندگی در کرات دیگر!
سفر به کرات اسمانی

در آیه 29 سوره شورى آمده است: (وَمِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّماوَاتِ وَالاَْرْضِ وَمَا بَثَّ فِیهِمَا مِنْ دَابَّة وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا یَشَاءُ قَدِیرٌ): «و از آیات اوست آفرینش آسمانها و زمین و آنچه از جنبندگان در آنها منتشر نموده; و او هرگاه بخواهد بر گردآورى آنها توانا است».

آیا حیات و زندگى مخصوص كره زمین است و كرات دیگر مطلقاً مسكونى نیستند؟

دانشمندان پیشین همواره این مسأله را با تردید یا نظرى منفى دنبال مى كردند ولى تحقیقات اخیر دانشمندان به ما مى گوید حیات و زندگى مخصوص كره زمین نیست.

در كتاب حیات در جهان از انتشارات مجله لایف چنین مى خوانیم: «بطورى كه دانشمندان حساب كرده اند تنها در كهكشان ما ممكن است میلیون ها ستاره وجود داشته باشد كه سیارات تابع آنها مسكونى باشند».



ادامه مطلب ...
دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:42 ::  نويسنده : علی یگانه
 
 
رابطه قرآن و روا‌نشناسي

مقدمه:
در تفكر اسلامي عقيده بر اين است كه ويژگي هاي منحصر به فرد انسان و ساختار زندگي وي، به گونه‌اي است كه براي رفتارهاي اجتماعي و فردي خويش، و همچنين براي سعادت ابدي، نيازمند راهنمايي الهي  و قوانين و ضوابطي است كه ازسوي خداوند توسط وحي تامين گردد. بديهي است كه سخن برخلقت ناقص انسان نيست تا وحي براي تكميل كمبودهاي انسان از جهت آفرينش مورد نظر باشد بلكه وحي و قرآن، قوانين و نيازهاي انسان و جامعه انساني  را مورد بررسي قرار مي‌دهد كه انسان را از ناموس فطري دور مي‌سازد، و فطرت آدمي را به فساد و تباهي مي‌كشاند.



ادامه مطلب ...
دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:40 ::  نويسنده : علی یگانه

 

سؤال كافران از سه چيز

روايت شده: قبل از هجرت، نمايندگان كفار قريش در مكه به مدينه سفر كردند و از دانشمندان يهود در مورد مبارزه با پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم استمداد نمودند، دانشمندان يهود به آن‏ها گفتند: سه سؤال از محمد صلى الله عليه و آله و سلم بپرسيد، اگر پاسخ شما را داد، او پيامبر و رسول است وگرنه، به دروغ ادعاى پيامبرى مى‏كند، و با او هر گونه كه صلاح مى‏دانيد مبارزه كنيد. اين سؤال‏ها عبارتند از:

1 - در مورد اصحاب كهف بپرسيد كه سرگذشت آن‏ها چيست؟

2 - از ماجراى ذوالقرنين كه بر مشرق و مغرب دست يافت بپرسيد.

3 - از روح بپرسيد كه چيست؟

و طبق روايتى، گفتند: اگر محمد صلى الله عليه و آله و سلم به دو سؤال نخست پاسخ داد و در مورد روح پاسخ نداد، او پيامبر است.

نمايندگان قريش به مكه بازگشتند، و ماجرا را به كفار قريش گفتند، آن‏ها به محضر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم رفته و اين سه سؤال را مطرح كردند. پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به آن‏ها فرمود: پاسخ شما را مى‏دهم، ولى اءنْ شاءَ الله نگفت، كافران رفتند. پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم پانزده شب منتظر وحى الهى بود، ولى جبرئيل نيامد، به گونه‏اى كه كافران شماتت و شايعه‏سازى كردند، اين موضوع موجب رنجش خاطر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم گرديد، آن گاه جبرئيل نازل شد و سوره كهف را نازل كرد (آرى نگفتن اءن شاء الله موجب تاخير وحى مى‏گرديد) در سوره كهف، به سؤال اول (داستان اصحاب كهف) و دوم (داستان ذوالقرنين) پاسخ داده شده، و در مورد روح، آيه 85 اسراء نازل شد كه حقيقت روح را تنها خدا مى‏داند.

 



ادامه مطلب ...
دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:40 ::  نويسنده : علی یگانه
جسد فرعون به مکانی با شرایط خاص در مرکز آثار فرانسه انتقال داده شد تا بزرگترین دانشمندان باستانشناس به همراه بهترین جراحان و کالبد شکافان فرانسه، آزمایشات خود را بر روی این جسد و کشف اسرار متعلق به آن شروع کنند.

رئیس این گروه تحقیق و ترمیم حسد یکی از بزرگترین دانشمندان فرانسه به نام پروفسور موریس بوکای بود، او بر خلاف سایرین که قصد ترمیم جسد داشتند در صدد کشف راز و چگونگی مرگ این فرعون بود.
تحقیقات پروفسور بوکای همچنان ادامه داشت تا اینکه در ساعات پایانی شب نتایج نهایی ظاهر شد بقایای نمکی که پس از ساعت ها تحقیق بر حسد فرعون کشف شد دال بر این بود که او در دریا غرق شده و مرده است و پس از خارج کردن جسد او در دریا غرق شده و مرده است و پس از خارج کردن جسد او از دریا برای حفظ جسد، آن را مومیایی کرده اند. اما مسئله غریب و آنچه باعث تعجب بیش از حد پروفسور بوکای شده بود این مسئله بود که چگونه این جسد سالمتر از سایر اجساد، باقی مانده در حالی که این جسد از دریا بیرون کشیده شده است.

حیرت و سردرگمی پروفسور دوچندان شد وقتی دید نتیجه تحقیق کاملا مطابق با نظر مسلمانان در مورد غرق شدن فرعون است و از خود سئوال می کرد که چگونه این امر ممکن است با توجه به اینکه این مومیایی در سال ۱۸۹۸ میلادی و تقریبا در حدود ۲۰۰ سال قبل کشف شده است،در حالی که قرآن مسلمانان قبل از ۱۴۰۰ سال پیدا شده است؟!
لذا بعد از اتمام کار به کشورهای اسلامی سفر کرد و به تحقیق پرداخت تا بالاخرة آیه ۹۲ سوره یونس را برایش خواندند.به این صورت بود که به دین مبین اسلام مشرف شد.

**************************************************************

 

 

گرفته بوی تو را خلوت خزانی من

کجایی؟ ای گل شب‏بوی بی‏نشانی من!

غزل برای تو سر می‏برم عزیزترین!

اگر شبانه بیایی به میهمانی من

 

 

برای خواندن ادامه ی این شعر به ادامه مطلب مراجعه کنید.

 

 



ادامه مطلب ...
دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:37 ::  نويسنده : علی یگانه

فتوای شرم آور مفتی سلفی علیه زنان شیعه ی سوری

یاسین العجلونی مفتی وهابی در یک فتوای شرم آور، اسارت زنان شیعه سوری از سوی تروریست های وهابی در این کشور را مجاز دانست!

العجلونی، در فتوایی که اعتراضات بسیاری را به دنبال داشت اعلام کرد: تروریست ها بدون پرداخت مهریه و یا خواندن خطبه شرعی، مالک زنان شیعه سوری هستند.

 وی از طریق فیس بوک تروریست ها را به تملک زنان علوی و حامیان اسد توصیه کرد.

این مفتی وهابی مدعی شد: ناآرامی های سوریه جنگ بین مسلمانان مخالف اسد و کافران شیعه (به زعم وی) است.

 وی افزود: این فرقه (شیعه)، از شاخه های اسلام نیست و به تایید تمام محققان اسلامی، شیعیان در شمار مسلمانان به حساب نمی آیند و به گفته شیخ الحلبی باید آنها را تکفیر کرد، زیرا آنها مسلمان نیستند!

لازم به ذکر است، فرقه ضاله وهابیت در راستای همگامی با کفر جهانی، به منظور تضعیف شیعه، در حال طراحی توطئه های مختلف است که از آن جمله می توان به، کافر دانستن شیعیان، انتساب شیعیان به یهود، اقدامات تروریستی جهت نا امن کردن مراکز و مراسم مذهبی شیعیان، تشکیل گروه های تبلیغی و نظامی علیه شیعیان و ... اشاره کرد.

 


ادامه این موضوع را در ادامه مطلب بخوانید



ادامه مطلب ...
دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:35 ::  نويسنده : علی یگانه

 

علم اندوزی
«لقمان حکیم به فرزندش فرمود: با دانشمندان هم نشینی کن! همانا خداوند دل های مرده را به حکمت زنده می کند. ، چنان که زمین را به آب باران».(1)

کورحقیقی

« فقیری به در خانه بخیلی آمد، گفت: شنیده ام که تو قدرتی از مال خود را نذر نیازمندان کرده ای و من در نهایت فقرم ، به من چیزی بده بخیل گفت: من نذر کوران کرده ام. فقیر گفت : من هم کور واقعی هستم ، زیرا اگر بینا می بودم ، از در خانه خداوند به در خانه کسی مثل تو نمی آمدم.»(2)

آزادگی

«همسر مرد آزاده ای به او گفت: نمی بینی که یارانت به هنگام گشایش، در کنار تو بودند و اینک که به سختی افتاده ای ، تو را ترک کرده اند؟ او گفت : از بزرگواری آنهاست که به هنگام توانایی، از احسان ما بهره می بردند و حال که ناتوان شده ایم ، ما را ترک کرده اند.»(3)

 

ادامه این موضوع را در ادامه مطلب بخوانید

 



ادامه مطلب ...
دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:34 ::  نويسنده : علی یگانه



امام علی النقی (علیه السلام) فرمودند:

شب زنده داری خواب را لذیذتر می کند و گرسنگی بر خوبی و پاکیزگی طعام می افزاید.

((مقصود امام (علیه السلام) تشویق بر بیداری در شب و روزه داشتن در روز است))

(انوارالبهیه صفحه ۳۱۴)


منبع:وبلاگ جونم فدای حیدر

 

 

دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:34 ::  نويسنده : علی یگانه

 

تکنیک برای رهایی از غم و اندوه که در قرآن آمده:

 

http://img.webmd.boots.com/dtmcms/live/webmd_uk/consumer_assets/site_images/rich_media_quiz/topic/rmq_moods/thinkstock_rf_photo_of_happy_sad_faces.jpg

تکنیک1 : ایمان و عمل صالح

نه ایمان به تنهایی می تواند آرامش را در زندگی انسان حکم فرما کند و نه عمل صالح بدون ایمان به خداوند متعال چرا که این دو مانند دو بال مهم برای پرواز قلمداد می شوند و بدون وجود هر کدام مسیر زندگی انسان به سمت سقوط و هلاکت جلو می رود.

به همین جهت خداوند متعال ،افرادی را که در زندگی آنها دو بال ایمان و عمل صالح وجود داشته باشد را افرادی معرفی می کند که نه ترسی در زندگی آنها وجود دارد و نه غم و اندوهی دیده می شود: 


سوره بقره 62

(( إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَالَّذِینَ هَادُواْ وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ ))

(( به یقین کسانى که (به اسلام) ایمان آورده‏ اند و کسانى که یهودى شده ‏اند و نصارى و صابئین (پیروان نوح یا یحیى)، هر یک (از این گروه‏ها که در عصر پیامبر خود) به خدا و روز واپسین ایمان آورده و عمل شایسته انجام داده باشند، آنها را اجرى درخور حالشان در نزد پروردگارشان ثابت است، و نه بیمى بر آنها (در روز قیامت) مى‏رود و نه اندوهگین مى‏شوند.))



ادامه این موضوع را در ادامه مطلب بخوانید

 



ادامه مطلب ...
دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:33 ::  نويسنده : علی یگانه

 

دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:32 ::  نويسنده : علی یگانه

 


دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:31 ::  نويسنده : علی یگانه

 

254.jpg

 

دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:30 ::  نويسنده : علی یگانه

رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:

هر کس یک روز از ماه رجب را با ایمان و   با قصد قربت، روزه بگیرد؛ خداوند متعال، بین او و جهنم هفتاد خندق را به عنوان مانع قرار می دهد تا او از جهنم در امان باشد؛ پهنای هر خندق هم به انداره فاصله آسمان تا زمین است.

( مجلس سوم حدیث اول)

دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:29 ::  نويسنده : علی یگانه
 
دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:28 ::  نويسنده : علی یگانه

 

مقام معظم رهبری:

من بارها گفته ام؛ باز هم مي گويم: ما تلاوت برجسته قرآن را در اين كشور دنبال مي كنيم؛ براي اين كه اُنس با قرآن و تلاوت قرآن در بين مردم، عموميت پيدا كند. عزيزان من! بايد با قرآن اُنس پيدا كنيد.

دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:25 ::  نويسنده : علی یگانه

مى‏دانيم پيغمبر ما خاتم است و دين او دين خاتم و جاودانه است و بلكه پيغمبران گذشته همه مقدمه بوده‏اند; يعنى در واقع مراحل ابتدايى را مى‏گذرانده‏اند و بشر هم در مكتب آنها مراحل ابتدائى را پشت‏سر مى‏گذاشته تا آماده بشود براى مرحله نهائى و با آمدن دين خاتم ديگر پيامبر جديدى در عالم نخواهد آمد و اين دين به صورت پايدار در عالم باقى خواهد ماند.

حال بايد ببينيم راز خاتميت چيست؟

ما نمى‏خواهيم وارد اين مطلب بشويم و در يك رساله كوچك بنام «ختم نبوت‏» درباره راز خاتميت مفصلا بحث كرده‏ايم. فقط اينجا يك مطلب را متذكر مى‏گردم و آن اين است كه:

دين خاتم در بسيارى از خصوصيات با اديان ديگر تفاوت دارد.

يكى از آن آن خصوصيات، معجزه دين خاتم است; البته معجزه اصلى آن.

معجزات پيامبران ديگر از نوع يك حادثه طبيعى بوده است مثل زنده كردن مرده يا اژدهاشدن عصا، و يا شكافته شدن دريا و امثال آنها.

اينها هر كدام حادثه‏اى موقت است. يعنى حوادثى است كه در يك لحظه و در يك زمام معين صورت مى‏گيرد و باقى ماندنى نيست.

اگر مرده‏اى زنده شود زنده شدن او در يك لحظه انجام مى‏گيرد و چند صباحى هم ممكن است زنده بماند ولى بالاخره مى‏ميرد و تمام مى‏شود.

اگر عصايى اژدها مى‏گردد يك امرى است كه در يك ساعت معين رخ مدهد بعد هم بر مى‏گردد بحالت اوليه‏اش.

معجزاتى كه انبياء گذشته داشته‏اند همه از اين قبيلند. حتى بعضى ازمعجزات خود پيغمبر; مثل آنها كه قبلا اشاره كرديم. نيز از جمله اين گونه معجزات است. رفتن پيغمبر از مسجد الحرام به مسجدالاقصى يا شق القمر در شبى يا روزى انجام مى‏گيرد و تمام مى‏شود.

ولى براى دين جاودان كه مى‏خواهد قرنها در ميان مردم باقى باشد، چنين معجزه‏ايكه مدتى كوتاه عمر دارد; كافى نيست. چنين دينى معجزه‏اى جاودان لازم دارد.

و لهذا معجزه اصلى خاتم الانبياء از نوع كتاب است.پيغمبران ديگر كتاب داشته‏اند و معجزه هم داشته‏اند ولى كتابشان معجزه نبود و معجزه‏شان هم كتاب نبود.

موسى تورات داشت و خودش هم مى‏گفت تورات من معجزه نيست معجزه من غير از تورات است.

ولى پيغمبر اسلام اختصاصا كتابش معجزه‏اش نيز هست البته نه به معناى اينكه او معجزه ديگرى نداشته است; بلكهبه اين معنى كه كتابش هم معجزه است و اين لازمه دين خاتم و دين جاوندان است.

 

دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:23 ::  نويسنده : علی یگانه

قرآن مهمترين معجزات پيامبر اسلام (ص) است، نه تنها از نظر فصاحت و بلاغت، و شيرينى بيان و رسا بودن معانى، بلكه از جهات مختلف ديگر نيز داراى اعجاز است كه شرح آن در كتب عقايد و كلام داده شده است.

به همين دليل معتقديم:هيچ كس نمى‏تواند مانند آن، و حتى مانند يك سوره آن را بياورد، قرآن بارها همه كسانى را كه در شك و ترديد بودند بارها به اين امر دعوت كرد ولى آنها هرگز توان مقابله با آن را پيدا نكردند: «قل لئن اجتمعت الانس و الجن على ان ياتوا بمثل هذا القرآن لا ياتون بمثله و لو كان بعضهم لبعض ظهيرا، بگو اگر انسانها و پريان (جن و انس) اتفاق كنند كه همانند اين قرآن را بياورند همانند آن را نخواهند آورد، هر چند يكديگر را در اين كار يارى كنند» . (1)

«و ان كنتم فى ريب مما نزلنا على عبدنا فاتوا بسورة من مثله و ادعوا شهدائكم من دون الله ان كنتم صادقين، و اگر درباره آنچه بر بنده خود (پيامبر اسلام) نازل كرده‏ايم، شك و ترديد داريد (دست كم) يك سوره همانند آن را بياوريد، و گواهان خود غير خدا را براى اين كار فرا خوانيد اگر راست مى‏گوييد»(2)

و عقيده داريم كه قرآن با گذشت زمان، نه تنها كهنه نمى‏شود، بلكه نكات اعجاز آميز آن، آشكارتر، و عظمت محتوايش بر جهانيان روشنتر مى‏شود.

در حديثى از امام صادق (ع) مى‏خوانيم كه فرمود: «ان الله تبارك و تعالى لم يجعله لزمان دون زمان و لناس دون ناس فهو فى كل زمان جديد و عند كل قوم غض الى يوم القيامة، خداوند متعال قرآن را براى زمان خاص يا گروه معينى قرار نداده به همين دليل در هر زمانى تازه، و نزد هر گروهى تا روز قيامت پر طراوت كرد» . (3)

 

پى‏نوشتها:

1- سوره اسراء، آيه 88.

2- سوره بقره، آيه 23.

3- بحار الانوار، جلد 2، صفحه 280، حديث 44.

 

دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:22 ::  نويسنده : علی یگانه

و ان كنتم فى ريب مما نزلنا على عبدنا...

قرآن مجيد در اين قسمت از آيات بحث اعجاز را مطرح مى‏كند; و معجزه بودن قرآن رابيان مى‏نمايد و مردم را به معارضه دعوت كرده و مى‏گويد: اگر قرآن را كتابى در حد كتابهاى بشرى ميدانيد پس شما هم مانند آن را بياوريد.

در اين آيه تنها مخاطبين را دعوت به معارضه نموده ولى در سوره اسراء مطلب را بشكلى بيان كرده كه نه فقط مخاطب مردم عرب در زمان پيغمبر و نه فقط مردم زمان پيغمبر اعم از عرب و عجم و اصولا مردم روى زمين، بلكه همه مردم روزگاران را دعوت به مبارزه نموده است و حتى از انسان‏ها فراتر رفته و جنيان را نيز در اين حكم داخل نموده است. آنجا كه مى‏فرمايد:

قل لئن اجتمعت الانس و الجن على ان ياتوا بمثل هذا القرآن لاياتون بمثله و لو كان بعضهم لبعض ظهيرا.

بگو اگر انسانها و جنيان گرد آيند كه مانند اين قرآن بياورند نتوانند اگر چه برخى پشتيبان بعض ديگر باشند. (سوره اسراء آيه 88)

اينگونه آيات بيانگر دو حقيقت است.يكى اينكه معجزه در عالم وجود دارد و ديگر اينكه قرآن معجزه است. راجع به هيچيك از اين دو مطلب از نظر قرآن نمى‏توان ترديد كرد.



ادامه مطلب ...
دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:21 ::  نويسنده : علی یگانه

تعریف اعجاز قرآن

اعجاز در لغت، يعنی عاجز كردن و ناتوان ساختن و در اصطلاح، يعنی انجام دادن كار يا ارائه كردن كلامی كه كسی نتواند نظير آن كار را انجام دهد يا همانند آن كلام را بيان كند. پس، به آيات و عجايبی كه پيغمبران برای اثبات نبوت خويش می آورند، معجزه می گويند. مانند: اژدها شدن عصای حضرت موسی «عليه السلام» - زنده شدن اموات از دم عيسی «عليه السلام»  و نازل شدن قرآن بر قلب مبارك حضرت محمد صلی الله عليه و آله.

منتهی تفاوت اساسی معجزه ی پيامبر اسلام « صلی الله عليه و آله» با ديگر انبياء عظام، جاودانه ماندن و قابل طرح بودن آن در همه ی مكانها و زمانهاست، كه ان شاء الله در قسمتهای بعد، اين مطلب توضيح داده می شود.

شرايط معجزه

هر معجزه بايد دارای شرائط و امتيازات زير باشد:

1. معجزه بايد از نظر عقل و علم، امر معقول و ممكنی باشد.

2. بايد يك عمل خارق العاده باشد كه هيچ انساني، حتی نوابغ جهان، و همچنين مُرتاضان قادر به انجام آن، با اتكای نيروی بشری نباشند.

3. آورنده معجزه بايد با كمال اطمينان خاطر از تمام انسانها و متفكران و نوابغ جهان دعوت برای « مقابله به مثل» بكند و همه را از انجام آن عاجز بداند.

4. معجزه بايد از نظر زمان، مكان، كيفيت، نوع و ساير شرايط محدود به هيچ حدّی نباشد؛ يعنی در هرگونه شرائط و در هر وضع و كيفيت امكان پذيرباشد؛ زيرا از نيروی لايزال و نامحدود خداوند سرچشمه می گيرد، و از همين جا يكی از فرقهای اساسی ميان (معجزات) و ( ساير  خارق عادات)  كه از مرتاضان و امثال  آنها سر می زند، روشن می 



ادامه مطلب ...
دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:19 ::  نويسنده : علی یگانه

صراحت و قاطعيت قرآن

نمونه ايي از صراحت قرآن

اعجاز قرآن از نظر علوم روز

اعجاز قرآن از نظر پيشگويي هاي صريح

اعجاز قرآن از نظر هماهنگي آيات

صراحت و قاطعيت قرآن

همه از صراحت لهجه يك گوينده لذت مي برند زيرا حقايق را بدون هر گونه تحريف و پيرايه بيان مي كند. صراحت لهجه غالباً از يكنوع شهامت آميخته با ايمان حكايت مي كند كه گوينده در سايه آن حقايق را آنچنان كه هست تشريح مي نمايد.

يكي از امتيازات بزرگ قرآن، همين صراحت و قاطيعت است كه به شكلهاي مختلف در لابلاي آن خودنمائي مي كند.

نمونه ايي از صراحت قرآن

قرآن گاهي براي مجسم ساختن ضعف و ناتواني بتها با آنهمه شكوه و جلال قلابي كه داشتند مي گويد:

 « تمام خدايان شما اگر اجتماع كنند حتي از آفريدن يك مگس عاجزند و اگر مگس چيزي از آنها بربايد قدرت بازگرفتن آن را ندارند.» حج، 73

البته شايد، اين نمونه در نظر بعضي ساده جلوه كند، اما اگر عظمت و شكوه خاصي را كه بتها به عنوان خدايان مقدس در افكار عمومي آن محيط داشتند، در نظر مجسم كنيم، خواهيم دانست كه اين صراحت چقدر ارزنده بوده است.

 



ادامه مطلب ...
دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:18 ::  نويسنده : علی یگانه
 
هيچ پديده اى خارج از قانون عليت نيست. معجزه هم پديده اى است مشمول همين قانون. اما در معجزه روابطى نامحسوس حاكم است و شرائط خاص زمانى و مكانى از صحنه حذف مى شود.

اگر كسى اصل عليت را انكار كند, با او گفتگويى نيست. اشاعره اين اصل را انكار كرده اند. آنها هيچ گونه تاثير و تاثر و فعل و انفعالى در ميان مخلوقات, قائل نيستند. در نظر آن ها مخلوقات چيزى جز موجودات طبيعى مادى نيستند. آنها و همچنين متكلمان معتزلى, تنها خداوند را مجرد و فوق ماده و طبيعت مى شمارند.
از نظر اشاعره, آتش سوزنده نيست, آب, رفع عطش نمى كند, غذا سبب سيرى نيست و... بلكه هرگونه فعل و تاثيرى از آن خداست.
اينان معتقدند كه خداوند بر اين جارى شده است كه اگر شيئى قابل سوختنى در جوار يا در درون آتش قرار گيرد, آن را بسوزاند, اگر انسان آب بنوشد يا غذا بخورد, خداوند رفع عطش او كند يا او را سير گرداند و...
پس سوزندگى خاصيت ذاتى آتش و رفع عطش خاصيت ذاتى آب و سيرى خاصيت ذاتى غذاخوردن نيست. بلكه اين همه تاثيرات, فعل بلاواسطه خداوند است.
اين ها نه تنها رابطه عليت و معلوليت را در ميان مخلوقات انكار مى كنند, بلكه اين رابطه را در ميان خداوند و مخلوقات او هم منكرند. چرا كه مقتضاى اصل عليت, عدم انفكاك معلول از علت تامه است و در اين صورت, بايد عالم, قديم باشد و به علاوه مستلزم اين است كه خداوند فاعل موجب باشد, نه فاعل با اراده. در مورد فاعل بااراده, انفكاك فعل از فاعل, رواست; ولى در مورد علت تامه و معلول, انفكاك آن ها از يكديگر روا نيست. فاعل; داراى اراده است و علت; داراى اراده نيست, پس خداوند بايد فاعل با اراده و مختار باشد, نه علت تامه كه هم موجب و هم غيرمختار است. صدور معلول از علت تامه, حتمى و قطعى و ضرورى و غير قابل تخلف است. چه علت تامه بخواهد, چه نخواهد.
معتزله نيز هرچند فعل و انفعال و تاثير و تاثر مخلوقات را منكر نيستند و مخصوصا در مورد انسان -به انگيزه رفع مشكل جبر- قائل به تفويض شده اند, مع ذلإ, خداوند را -به همان دو دليلى كه در مورد اشاعره گفتيم- فاعل بااراده مى دانند, نه علت پديده ها; چرا كه اين, هم مستلزم قدم عالم و هم مستلزم اين است كه خداوند فاعل موجب باشد.



ادامه مطلب ...
دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:17 ::  نويسنده : علی یگانه

قرآن كوچكترين اشاره اى ندارد كه معجزه دليل اقناعى است براى اذهان ساده و عاميانه و متناسب با دوره كودكى بشر , بلكه نام[ ( برهان]( روى آن گذاشته است ( 1 ) . معجزه ختميه به حكم اينكه كتاب است و از مقوله سخن و بيان و دانش و فرهنگ است , معجزه جاودانه است . معجزه كتاب تدريجا وجوه اعجازش روشن تر مى گردد . امروز شگفتيهايى از قرآن بر مردم زمان ما روشن شده كه ديروز روشن نبود و ممكن نبود باشد . معجزه كتاب را انديشمندان بهتر از مردم عوام درك مى كنند . معجزه ختميه از آن جهت از نوع[ ( كتاب]( شد كه اين مزاياى متناسب با دوره ختميه را داشته باشد . اما . . .

آيا اين معجزه از آن جهت از نوع كتاب شد كه ضمنا توجه بشر را از غيب به شهادت , از نامعقول به معقول و منطقى , و از ماوراى طبيعت به طبيعت هدايت كند ؟ آيا محمد ( ص ) مى كوشد تا كنجكاوى مردم را از امور غير عادى و كرامات و خوارق عادات به مسائل عقلى و منطقى و طبيعى و اجتماعى و اخلاقى متوجه سازد و جهت حساسيت آنها را از[ ( عجايبو غرايب](به[ ( واقعيات و حقايق ]( بگرداند ؟

به نظر نمى رسد كه اين نظريه صحيح باشد . اگر چنين باشد بايد بگوييم همه پيامبران دعوت به غيب كرده اند و محمد ( ص ) دعوت به شهادت . پس چرا صدها آيه از قرآن به همين[ ( عجايب و غرايب]( اختصاص يافته است؟

بدون شك يك امتياز اساسى قرآن دعوت به مطالعه عالم طبيعت و شهادت به عنوان آيات الهى است , ولى دعوت به مطالعه طبيعت به معنى منصرف ساختن اذهان از توجه به هر امر غير طبيعى نيست , بر عكس , دعوتبه مطالعه طبيعت به عنوان[ ( آيات]( و[ ( نشانه]( ها به معنى عبوردادن از طبيعت به ماوراى طبيعت است . از نظر قرآن , راه غيب از شهادتو راه ماوراى طبيعت از طبيعت و راه معقول از محسوس مى گذرد .

اهميت كار محمد ( ص ) در اين است كه همان طور كه به نظر در طبيعت و تاريخ و اجتماع مى خواند و مردمى را كه جز در برابر هر چه غيرطبيعى است تسليم نمى شوند تسليم عقل و منطق و علم مى نمايد , مى كوشد انديشه مردمى را هم كه دم از عقل و منطق مى زنند و جز در برابر هر چه طبيعى و محسوس است تسليم نمى شوند , به منطقى برتر و عالى تر آشنا سازد .


1 . رجوع شود به تفسير الميزان , ذيل آيه 23 از سوره بقره
دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:16 ::  نويسنده : علی یگانه

قرآن كريم معجزه جاويدان خاتم پيامبران است.پيامبران پيشين از قبيل ابراهيم و موسى و عيسى كه هم كتاب آسمانى داشته‏اند و هم معجزه، زمينه اعجازشان چيزى غير از كتاب آسمانى‏شان بوده است از قبيل تبديل شدن آتش سوزان به «برد و سلام‏» يا اژدها شدن چوب خشك و يا زنده شدن مردگان.بديهى است كه هر كدام از اين معجزات امرى موقت و زودگذر بوده است.ولى زمينه معجزه خاتم پيامبران، خود كتاب اوست.كتاب او در آن واحد، هم كتاب است و هم برهان رسالتش.و به همين دليل، معجزه ختميه بر خلاف ساير معجزات، جاويدان و باقى است نه موقت و زودگذر.

از نوع كتاب بودن معجزه خاتم پيامبران چيزى است متناسب با عصر و زمانش كه عصر پيشرفت علم و دانش و تمدن و فرهنگ است و اين پيشرفتها امكان مى‏دهد كه تدريجا جنبه‏هايى از اعجاز اين كتاب كريم مكشوف گردد كه قبلا مكشوف نبوده است، همچنانكه جاودانگى آن متناسب است با جاودانگى پيام و رسالتش كه براى هميشه باقى و نسخ ناپذير است.

قرآن كريم صريحا جنبه اعجاز و فوق بشرى خود را در آياتى چند اعلام كرده آورده‏ايم ترديد داريد، سوره‏اى مانند آن را بياوريد.

همچنانكه به وقوع معجزات ديگر غير از قرآن از خاتم الانبياء تصريح كرده است.

در قرآن مسائل فراوانى مربوط به معجزات مطرح شده است، از قبيل ضرورت همراه بودن رسالت رسولان الهى با معجزه، و اينكه معجزه «بينه‏» و حجت قاطع است، و اينكه پيامبران معجزه را به «اذن الله‏» مى‏آورند، و اينكه پيامبران تا آن حد معجزه مى‏آورند كه «آيت‏» و «بينه‏» بر صدق گفتارشان باشد، اما مكلف نيستند كه تابع «اقتراحات‏» مردم باشند و هر روز و هر ساعت هر كس مطالبه معجزه كند اجابت نمايند.

به عبارت ديگر، پيامبران «نمايشگاه معجزه‏» دائر نكرده و كارخانه معجزه سازى وارد ننموده‏اند، و امثال اين مسائل.

قرآن كريم همچنانكه اين مسائل را مطرح كرده است، با كمال صراحت معجزات بسيارى از پيامبران پيشين از قبيل نوح، ابراهيم، لوط، صالح، هود، موسى و عيسى نقل كرده است و بر روى آنها صحه گذاشته كه به هيچ وجه قابل تاويل نيست.



ادامه مطلب ...
دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:15 ::  نويسنده : علی یگانه

تناسب لفظ و معنى در قرآن

ويژگى الفاظ قرآن، انتخاب دقيق و تناسب آنها با معانى است و نيز قرار گرفتن در جايگاه مناسب خويش در جملات و هماهنگى آنها با واژه‏هاى قبل و بعد از خود است. فعل‏ها معانى دقيق خود را الهام مى بخشند، مثلاً فعل مضارع تجديد و استمرار را افاده كرده، تصاوير و صحنه‏ها را باز آفرينى مى كند و به ذهن نزديك مى سازد، تا جايى كه گويى آن تصاوير و صحنه‏ها جلوى چشمان مخاطب قرار داده مى شوند. واژه‏ها گاهى به شكل جمع و گاهى به حالت مفرد مى آيند و اين بدون سبب نسبت بلكه به علتى منطقى يا براى حفظ آهنگ و نغمه يا ذكر خاص پس از عام و بالعكس، يا در نظر گرفتن معرفه و نكره، به غرضى بلاغى و يا تقديم و تأخير است

تناسب واژه‏ها با معانى

دقت در انتخاب واژه‏ها در قرآن، نخستين مساله‏اى است كه پژوهشگر علوم قرآنى، آن را در مى يابد، به عنوان نمونه در قرآن موارد به كارگيرى واژه<الرياح» بادها، با واژه<الرياح» باد و نيز<الغيث» و <المطر» و جز آن با يكديگر متفاوت است. مثلاً واژه<الريح» در قرآن صرفاً در مواردى كه خير و منفعت و رحمت الهى بيان مى شود آمده است.(10)خداوند متعال مى فرمايد:

<و هو الذى يرسل الرياح بشراً بين يدى رحمته حتى اذا أقلت سحاباً ثقالاً سقناه لبلد ميت فأنزلنا به المأ فأخرجنا به من كل الثمرات كذلك نخرج الموتى لعلكم تذكرون». (اعراف، 7 / 57)

<اوست كه بادها را پيشاپيش‏[ باران‏] رحمتش مژده رسان مى فرستد، تا آنگه كه ابرهاى گرانبار را بردارند، آن را به سوى سر زمينى مرده، برانيم، و از آن، باران فرو آورديم؛ و از هر گونه ميوه‏اى‏[ از خاك‏] بر آوريم. بدين سان مردگان‏[ نيز از قبرها] خارج مى سازيم، باشد كه شما متذكر شويد.»

و مى فرمايد:<و أرسلنا الرياح لواقح فأنزلنا من السمأ مأ فأسقينا كموه و ما أنتم له بخازنين»(حجر، 15 / 22)

<و بادها را بار دار كننده فرستاديم و از آسمان، آبى نازل كرديم، پس شما را بدان سيراب نموديم، و شما خزانه دار آن نيستيد.»

و نيز مى فرمايد:<و من آياته آن يرسل الرياح مبشرات و ليذيقكم من رحمته و لتجرى الفلك بأمره و لتبتغوا من فضله و لعلكم تشكرون»(روم، 30 / 46)/

<و از نشانه‏هاى او اين است كه بادهاى بشارت آور را مى فرستد، تا بخشى از رحمتش را به شما بچشاند و تا كشتى به فرمانش روان گردد، و تا از فضل او[ روزى بجوييد] و اميد كه سپاسگزارى كنيد.»

و مى فرمايد:<و الله الذى ارسل الرياح فتثير سحاباً فسقناه الى بلد ميت فاحيينا به الأرض بعد موتها كذلك النشور»(فاظر، 35 / 9)/

<و خدا همان كسى است كه بادها را روانه مى كند؛پس‏[ بادها] ابرى را بر مى انگيزند، و[ ما] آن را به سوى سر زمين مرده رانديم، و آن زمين را بدان‏[ وسيله‏]، پس از مرگش زندگى بخشيديم؛رستاخيز[ نيز] چنين است.»

واژه<الريح» باد، نيز در جاهايى كه براى ترسانيدن از فرجام عمل و عذاب كردن است مورد استفاده قرار گرفته. راغب اصفهانى مى گويد:<در اكثر جاهايى كه خداوند واژه <الريح» را مفرد آورده براى بيان عذاب بوده است.»(11)

 



ادامه مطلب ...
دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:14 ::  نويسنده : علی یگانه

قرآن كوچكترين اشاره اى ندارد كه معجزه دليل اقناعى است براى اذهان ساده و عاميانه و متناسب با دوره كودكى بشر , بلكه نام[ ( برهان]( روى آن گذاشته است ( 1 ) . معجزه ختميه به حكم اينكه كتاب است و از مقوله سخن و بيان و دانش و فرهنگ است , معجزه جاودانه است . معجزه كتابتدريجا وجوه اعجازش روشن تر مى گردد . امروز شگفتيهايى از قرآن بر مردم زمان ما روشن شده كه ديروز روشن نبود و ممكن نبود باشد . معجزه كتاب را انديشمندان بهتر از مردم عوام درك مى كنند . معجزه ختميه از آن جهت از نوع[ ( كتاب]( شد كه اين مزاياى متناسب با دوره ختميه را داشته باشد . اما . . .

آيا اين معجزه از آن جهت از نوع كتاب شد كه ضمنا توجه بشر را از غيب به شهادت , از نامعقول به معقول و منطقى , و از ماوراى طبيعت به طبيعت هدايت كند ؟ آيا محمد ( ص ) مى كوشد تا كنجكاوى مردم را از امور غير عادى و كرامات و خوارق عادات به مسائل عقلى و منطقى و طبيعى و اجتماعى و اخلاقى متوجه سازد و جهت حساسيت آنها را از[ ( عجايبو غرايب](به[ ( واقعيات و حقايق ]( بگرداند ؟

به نظر نمى رسد كه اين نظريه صحيح باشد . اگر چنين باشد بايد بگوييم همه پيامبران دعوت به غيب كرده اند و محمد ( ص ) دعوت به شهادت . پس چرا صدها آيه از قرآن به همين[ ( عجايب و غرايب]( اختصاص يافته است؟

بدون شك يك امتياز اساسى قرآن دعوت به مطالعه عالم طبيعت و شهادت به عنوان آيات الهى است , ولى دعوت به مطالعه طبيعت به معنى منصرف ساختن اذهان از توجه به هر امر غير طبيعى نيست , بر عكس , دعوتبه مطالعه طبيعت به عنوان[ ( آيات]( و[ ( نشانه]( ها به معنى عبوردادن از طبيعت به ماوراى طبيعت است . از نظر قرآن , راه غيب از شهادتو راه ماوراى طبيعت از طبيعت و راه معقول از محسوس مى گذرد .

اهميت كار محمد ( ص ) در اين است كه همان طور كه به نظر در طبيعت و تاريخ و اجتماع مى خواند و مردمى را كه جز در برابر هر چه غيرطبيعى است تسليم نمى شوند تسليم عقل و منطق و علم مى نمايد , مى كوشد انديشه مردمى را هم كه دم از عقل و منطق مى زنند و جز در برابر هر چه طبيعى و محسوس است تسليم نمى شوند , به منطقى برتر و عالى تر آشنا سازد .

دو شنبه 28 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 23:13 ::  نويسنده : علی یگانه
 

اسلام, قانون عليت را مى پذيرد, از نظر اسلام, اگر سببى تحقق يابد و مانعى بر سر راه آن نباشد, معلول هم تحقق مى پذيرد. چنانكه وجود علت, منشا وجود معلول است, وجود معلول نيز حكايت از وجود علت مى كند. اگر احتراقى تحقق يابد, معلوم مى شود كه سوزاننده اى وجود داشته است و اگر سوزاننده اى وجود داشته باشد, احتراق هم متحقق مى شود. مگر اين كه مانعى بر سر راه آن باشد.
در عين حال, علل و اسباب, استقلال محض ندارند. درست است كه علل و اسباب, تاثير مى بخشند, ولى موثر بودن آنها به اذن خداوند است. در حقيقت, اگر اذن خداوند نبود, هيچ يك از اسباب و علل, تاثيرى نداشتند. چرا كه سررشته تدبير همه امور, در كف قدرت اوست. چنانكه قرآن كريم مى گويد:
((...ثمذ استوى على العرش يدبر الامر ما من شفيع الا من بعد اذنه...))(1).
((...سپس خداوند بر عرش مستولى شد و به تدبير امور پرداخت. هيچ شفيعى نيست مگر به دنبال اذن او...)).
گويى علل و اسباب, واسطه ها و شفيعهايى هستند به سوى معلولات و مسببات و اگر اينها نباشند, دست هيچكس به دامن آنها نمى رسد, اما اين واسطه ها نيز كار وساطت و شفاعت را بعد از اذن, بر عهده گرفته اند.
اين نظام, نظام جبر و تفويض نيست. اگر نظام جبر باشد, هيچ واسطه اى براى تاثير مطرح نيست, بلكه علت مستقيم و بلاواسطه همه چيزها -حتى فعل آدمى- خود او(خدا) است و اگر نظام تفويض باشد, او هيچ كاره است و هر علت و سببى با استقلال تام, اثر مى بخشد. ولى اگر نظام, نظام طولى و نظام ((امر بين الامرين)) باشد, همه اسباب و علل طولى, تحت فرمان اويند و به اذن او در معلولات و مسببات تاثير مى كنند. به همين جهت است كه قرآن كريم, آنجا كه كلمه طيبه را به شجره طيبه, تشبيه مى كند, مى فرمايد:
((توتى أ اكلها كلذ حين باذن ربها...))(2).
((شجره طيبه, ميوه خود را هر زمان به اذن پروردگارش مى دهد...)).
يعنى شجره طيبه, در ميوه دادن خود مستقل نيست, بلكه ماذون است به اذن مقام ربوبيت.



ادامه مطلب ...
یک شنبه 27 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 1:12 ::  نويسنده : علی یگانه
 

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد

                              وجود نازكت آزرده ی گزند مباد

                                                      حافظ شیرازی

آی سی یو و سی سی یو چه هستند؟

در بیمارستان،«آی.سی.یو»(ICU) مخفف:"Intensive Care Unit"،بخش مراقبت های ویژه می باشد.در این بخش،از بیمارانی که وضعیت وخیم دارند و زندگی شان با شرایط بحرانی مواجه شده است،مراقبت می شود.

«سی سی یو»(CCU) مخفف:"Cardiac Care Unit"بخش مراقبت های قلبی می باشد.

آی سی یو (ICU) و سی سی یو (CCU) مکان هایی هستند که در آنها تجهیزات ویژه و پرستاران و پزشکان آموزش دیده ی ویژه حضور دارند.

---------------------------------------------

بالاخره حکمت ” آی سی یو ” رو در بیمارستان دریافتم!

جمله ای حکیمانه از جناب عزراییل خطاب به بیمار: "I See You"

 
  1- ICU = I See You !!! یعنی می بینمت!!!

2- CCU = See See You !!! :ببین (حواست باشه) میبینمت!

 

*امیدوارم گذر هیچ کس به بیمارستان و بخش مراقبت ویژه نیفتد!

 

یک شنبه 27 فروردين 1396برچسب:نیکان، , :: 1:10 ::  نويسنده : علی یگانه
  بنی آدم اعضای یک پیکرند       که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار     دگر عضوها را نماند قرار

تو كز محنت ديگران بی غمی    نشايد كه نامت نهند آدمی

 

                                                            سعدی شیرازی

 

در بعضی جاها به جای «یك پیكرند»،كلمه ی«یكدیگرند»آمده است:


بنی آدم اعضای یكدیگرند    كه در آفرینش ز یك گوهرند

به نظر شما كدام یك از این ها،درست است؟

به نظر من،هر دو می تواند درست باشد زیرا:

«بنی آدم اعضای یك پیكرند»درست می باشد؛چون یك پیكر و بدن،از اعضای گوناگونی تشكیل شده است و هر گاه یكی از این اعضا دچار مشكل شود،دیگر اعضای بدن،تلاش می كنند تا نقص و كمبود به وجود آمده در آن عضو را تا حد امكان برطرف نمایند.

ولی اگر بگوییم:«بنی آدم اعضای یكدیگرند»،از يك نظر،این معنا را می دهد كه"من سر شما هستم و شما مثلا دست من هستید.".در این حالت،به نظر می آید كه معنای درستی ندارد؛ولی می تواند این معنا را هم بدهد كه هر بنی آدمی،عضوی از بنی آدم دیگر محسوب می شود و اگر یك نفر،دچار مشكل شود در واقع عضوی از اعضای فرد دیگری دچار مشكل شده است.یعنی انسان ها به هم تنیده هستند و انسان موجودی اجتماعی است و همه به كمك و یاری هم نیاز دارند.اگر از این منظر نگاه كنیم،«بنی آدم اعضای یكدیگرند»نیز معنای درستی دارد.

هرچند كه باید به نسخه های خیلی قدیمی مراجعه شود تا ببینیم كه آیا سعدی شیرازی،كدام یك از این ها را به كار برده است؟ولی نسخه بسیار قدیمی را از كجا پیدا كنیم؟اگر هم پیدا كردیم،از كجا معلوم كه آن قسمتش پاك نشده باشد! اصلا چه اهمیتی دارد كه این قدر به خود زحمت بدهیم و وقت بگذاریم؟(آیه ی قرآن نیست كه حتی یك حرف هم نباید عوض شود).هر دوی این عبارات هم از لحاظ آهنگی،برای شعر مذكور،مناسب و زیبا هستند و هم هر دو معنای درست و منطقی می دهند.

پس این بسته به سلیقه ی افراد است كه هركس از هر كدام از این عبارات خوشش می آید همان را استفاده كند.

و اینگونه دعوا بر سر این موضوع كه كدام یك از اینها درست است به پایان رسید...

 

یک شنبه 27 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 1:10 ::  نويسنده : علی یگانه

تن آدمی شریف است به جان آدمیّت
   
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش و بینی

چه میان نقش دیوار و میان آدمیت

خور و خواب و خشم و شهوت شَغَب است و جهل و ظلمت
 
حَیَوان خبر ندارد ز جهان آدمیت

به حقیقت آدمی باش و گرنه مرغ باشد

که همین سخن بگوید به زبان آدمیت

مگر آدمی نبودی که اسیر دیو ماندی

که فرشته ره ندارد به مقام آدمیت

اگر این درنده‌خویی ز طبیعتت بمیرد
 
همه عمر زنده باشی به روان آدمیت

رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند
 
بنگر که تا چه حد است مکان آدمیت

طَیَران مرغ دیدی تو ز پای‌بند شهوت

به در آی تا ببینی طیران آدمیت

نه بیان فضل کردم که نصیحت تو گفتم

هم از آدمی شنیدیم بیان آدمیت

سعدی شيرازی
------------------------------------

شَغَب:فتنه و فساد    حَيَوان:اينجا به معنی هر موجود غير انسان

طَيَران:پريدن،پرواز كردن

حَيَوان؛حَيْوان؛حِيْوان؛كدام يك؟


حَيَوان:اسم عربی است به معنای:موجود زنده،جاندار،جانور،هر موجودی كه در او روح باشد خواه ناطق خواه غير ناطق.

جمعِ آن،«حيوانات»است.(با«ات»عربی جمع بسته شده است.)

اين كلمه را در فارسی به سكونِ يا تلفظ می كنند:حَيْوان

منبع:فرهنگ فارسی عميد

می گويم:در فارسی محاوره ای هم به كسر «ح» تلفظ می شود:حِيْوان

در بعضی جاها آمده است:

به حقيقت آدمی باش و گر نه مرغ باشد

كه همی سخن بگويد به زبان آدميّت

*به جای«همين»،«همی»آمده است.آيا در نسخه اصلی شعر سعدی كدام يك از اين دو كلمه آورده شده است؟...

«همی»:همين،همچنين،هميشه (فرهنگ عميد)

پس با توجه به اينكه «همی»همان معنای«همين»را می دهد،استفاده از هر كدام از آن ها در شعر بالا،مشكلی را ايجاد نمی كند،هرچند كه می شود تحقيق كرد كه سعدی در اصل،كدام يك از اين ها را به كار برده است؟شايد در آن زمان،خود سعدی هر دوی اين ها را به كار برده باشد.

 

یک شنبه 27 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 1:9 ::  نويسنده : علی یگانه

«رافضی»به چه كسانی می گويند؟

رافضی كه در منابع تاریخی به صورت‌های«رافضیه»،«رافضیان» و «روافض»آمده  از كلمه «رفض»به معنای ترك كردن می باشد و در اصطلاح كلامی مخالفین امامیه،عنوانی است كه بر همه فرقه‌های شیعه و گاهی بر گروه و فرقه خاصی از آنان و گاهی نیز،بر كسانی كه محبت خاندان پیامبر(ص)را ابراز می‌كنند اطلاق می‌شود.

وجه استعمال این كلمه در مورد شیعه آن است كه آنان،ایمان به سه خلیفه (ابوبكر-عمر-عثمان)را ترك كرده اند.

مفهوم رافضی و رفض،آن چنان گسترده و عام است كه به هر كس كه تمایل به اهل بیت پیامبر می‌كرد لقب رافضی می‌دادند،تا جایی كه كسی مثل امام شافعی،رهبر یكی از بزرگ‌ترین مذاهب چهارگانه اهل سنت،می‌ترسید اگر به بیان فضائل علی(ع)و فرزندان آن حضرت بپردازد متهم به رافضی شود.

كسانی كه این اصطلاح را بر شیعیان یا دوستداران اهل بیت پیامبر(ص)اطلاق می‌كنند،قصد نكوهش و مفهوم انحراف از دین اسلام را در نظر دارند.

منبع:www.askdin.com:مرکز ملی پاسخگویی به مسائل دینی

 

یک شنبه 27 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 1:8 ::  نويسنده : علی یگانه

چهار كتاب اصلی حدیثی شیعه (كتب اربعه)

 

1. الكافى،نوشته‌ی محمد بن یعقوب كلینى(متوفاى 329ق)

2. مَن لا یَحضُرُهُ الفَقیه،نوشته ی محمدبن بابویه،معروف به شیخ صدوق(306 ـ 381 ه.ق)

3. تهذیب الاحكام،نوشته‌ی محمد بن حسن طوسى، معروف به شیخ طوسی (شیخ الطائفه) (385 ـ 460 ه.ق)

4. الاستبصار،نوشته ی شیخ طوسی

 

نزدیكى دوران زندگی نویسندگان این چهار كتاب به عصر امامان معصوم – كه درود خدا بر آنان باد -؛شخصیت علمى و آگاهى گسترده آنان از احادیث؛شیوه ی فصل بندی احادیث و جامعیت كتابهاى فراهم آمده،ارزش و اعتبارى ویژه،در مقایسه با سایر آثار روایى،به آنها بخشیده است،به گونه ‏اى كه عالمان شیعه از آغاز تاكنون شروح بسیارى بر آنها نوشته‏ اند.

اَربَعه:چهار

منبع:hawzah.net:پايگاه اطلاع رسانی حوزه

 

یک شنبه 27 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 1:7 ::  نويسنده : علی یگانه

صحاح ستّه،شش کتاب از کتب روایی اهل سنت است که در نزد آن ها از اعتبار بیشتر،و بلکه کامل برخوردار است.


این کتاب ها عبارتند از:


1. صحیح بخاری؛ محمد بن اسماعیل بخاری.

2. صحیح مسلم؛ مسلم بن حجاج نیشابوری.

3. سنن ترمذی؛ جامع السنن محمد بن عیسی ترمذی.

4. سنن ابی داود؛ جامع السنن ابو داود سجستانی.

5. سنن نسایی؛ جامع السنن احمد نسایی.

6. سنن ابن ماجه؛ جامع السنن ابن ماجه قزوینی.

 

سِتّه:شش   صَحاح:صحيح،درست؛و نيز جمعِ صحيح

 

منبع:askquran.ir:مركز ملی پاسخگويی به سوالات دينی

 

یک شنبه 27 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 1:7 ::  نويسنده : علی یگانه
 

در یکی از روزهای سال1362،زمانی كه آیت الله خامنه ای،رییس جمهور وقت، برای شرکت در مراسمی از ساختمان ریاست جمهوری،واقع در خیابان پاستور خارج می شد،در مسیر حرکتش تا خودرو،متوجه سر و صدایی شد که از همان نزدیکی شنیده می شد.

صدا از طرف محافظ ها بود که چند تای شان دور کسی حلقه زده بودند و چیز هایی می گفتند.صدای جیغ مانندی هم دائم فریاد می زد:«آقای رییس جمهور!آقای خامنه ای!من باید شما را ببینم».رییس جمهور از پاسداری که نزدیکش بود پرسید:«چی شده؟کیه این بنده خدا؟»

پاسدار گفت:«نمی دانم حاج آقا!موندم چطور تا این جا تونسته بیاد جلو؟»پاسدار که ظاهراً مسئول تیم محافظان بود،وقتی دید رییس جمهور خودش به سمت سر و صدا به راه افتاد،سریع جلوی ایشان رفت و گفت:«حاج آقا شما وایسید،من می رم ببینم چه خبره!»بعد هم با اشاره به دو همراهش،آن ها را نزدیک رییس جمهور مستقر کرد و خودش رفت طرف شلوغی.کمتر از یک دقیقه طول کشید تا برگشت و گفت:«حاج آقا!یه بچه اس.می گه از اردبیل کوبیده اومده این جا و با شما کار واجب داره.بچه ها می گن با عز و التماس خودشو رسونده تا این جا.گفته فقط می خوام قیافه آقای خامنه ای رو ببینم،حالا می گه می خوام باهاش حرف هم بزنم».

رییس جمهور گفت:«بذار بیاد حرفش رو بزنه.وقت هست»...

پسرکی 12-13ساله از میان حلقه ی محافظان بیرون آمد و همراه با سرتیم محافظان،خودش را به رییس جمهور رساند.صورت سرخ و سرما زده اش،خیس اشک بود.هنوز در میانه راه بود که رییس جمهور دست چپش را دراز کرد و با صدای بلند گفت:«سلام بابا جان!خوش آمدی»پسر با صدایی که از بغض و هیجان می لرزید،به لهجه ی غلیظ آذری گفت:«سلام آقا جان!حالتان خوب است؟»

رییس جمهور دست سرد و خشکه زده ی پسرک را در دست گرفت و گفت :«سلام پسرم!حالت چطوره؟»پسر به جای جواب تنها سر تکان داد.رییس جمهور از مکث طولانی پسرک فهمید زبانش قفل شده.سرتیم محافظان گفت:«اینم آقای خامنه ای!بگو دیگر حرفت را»ناگهان رییس جمهور با زبان آذری سلیسی گفت:«شما اسمت چیه پسرم؟»پسر که با شنیدن گویش مادری اش انگار جان گرفته بود،با هیجان و به ترکی گفت:«آقاجان!من مرحمت هستم.از اردبیل تنها اومدم تهران که شما را ببینم.»


آقای خامنه ای دست مرحمت را رها کرد و دست رو ی شانه او گذاشت و گفت:‌«افتخار دادی پسرم.صفا آوردی.چرا این قدر زحمت کشیدی؟بچه ی کجای اردبیل هستی؟»مرحمت که حالا کمی لبانش رنگ تبسم گرفته بود گفت:«انگوت کندی آقا جان!»رییس جمهور پرسید:«از چای گرمی؟»مرحمت انگار هم ولایتی پیدا کرده باشد تندی گفت:«بله آقاجان!من پسر حضرتقلی هستم».آقای خامنه ای گفت:«خدا پدر و مادرت رو برات حفظ کنه.»

مرحمت گفت:«آقا جان!من از ادربیل آمدم تا این جا که یک خواهشی از شما بکنم.»رییس جمهور عبایش را که از شانه راستش سر خوره بود درست کرد و گفت:«بگو پسرم.چه خواهشی؟»

-آقا!خواهش می‌کنم به آقایان روحانی و مداحان دستور بدهید که دیگر روضه حضرت قاسم(ع) نخوانند!

-چرا پسرم؟

مرحمت به یک باره بغضش ترکید و سرش را پایین انداخت و با کلماتی بریده بریده گفت:« آقا جان!حضرت قاسم(ع)13ساله بود که امام حسین(ع)به او اجازه داد برود در میدان و بجنگد،من هم13سالم است ولی فرمانده سپاه اردبیل اجازه نمی‌دهد به جبهه بروم.هر چه التماسش می کنم،می‌گوید13ساله‌ها را نمی‌فرستیم.اگر رفتن13ساله ها به جنگ بد است،پس این همه روضه حضرت قاسم(ع)را چرا می خوانند؟»

حالا دیگر شانه های مرحمت آشکارا می لرزید.رییس جمهور دلش لرزید. دستش را دوباره روی شانه مرحمت گذاشت و گفت:«پسرم!شما مگر درس و مدرسه نداری؟درس خواندن هم خودش یک جور جهاد است»مرحمت هیچی نگفت.فقط گریه کرد و حالا هق هق ضعیفی هم از گلویش به گوش می رسید.

رییس جمهور مرحمت را جلو کشید و در آغوش گرفت و رو به سرتیم محافظانش کرد و گفت:« آقای...!یک زحمتی بکش با آقای ... تماس بگیر بگو فلانی گفت این آقا مرحمت رفیق ما است.هر کاری دارد راه بیاندازید.هر کجا هم خودش خواست ببریدش.بعد هم یک ترتیبی بدهید برایش ماشین بگیرند تا برگردد اردبیل.نتیجه را هم به من بگویید.»

آقای خامنه ای خم شد،صورت خیس از اشک مرحمت را بوسید و گفت:«ما را دعا کن پسرم.درس و مدرسه را هم فراموش نکن.سلام مرا به پدر و مادر و دوستانت در جبهه برسان»و...

کمتر از سه روز بعد،فرمانده سپاه اردبیل،مرحمت را خوشحال و خندان دید که با حکمی پیشش آمد.حکم لازم الاجرا بود.می توانست باز هم مرحمت را سر بدواند ولی مطمئن بود که می رود و این بار از خود امام خمینی حکم می آورد.گفت اسمش را نوشتند و مرحمت بالا زاده رفت در لیست بسیجیان لشکر31عاشورا.

مرحمت به تاریخ هفدهم خرداد1349در یک کیلومتری تازه کند«انگوت»در روستای«چای گرمی»،متولد شد.امام که به ایران برگشت،مرحمت کلاس دوم دبستان بود.13ساله که شد،دیگر طاقت نیاورد و رفت ثبت نام کرد برای اعزام به جبهه.با هزار اصرار و پادرمیانی کردن این آشنا و آن هم ولایتی،توانست تا خود اردبیل برود،اما آن جا فرمانده سپاه جلوی اعزامش را گرفت.مرحمت هر چه گریه و زاری کرد فایده ای نداشت.به فرمانده سپاه از طرف آشناهای مرحمت هم سفارش شده بود که یک جوری برش گردانید سر درس و مشقش.فرمانده سپاه آخرش گفت:«ببین بچه جان!برای من مسئولیت دارد.من اجازه ندارم 13ساله ها را بفرستم جبهه.دست من نیست.»مرحمت گفت:«پس دست کی است؟»فرمانده گفت:«اگر از بالا اجازه بدهند من حرفی ندارم»همه این ها ترفندی بود که مرحمت دنبال ماجرا را نگیرد.یک بچه13ساله روستایی که فارسی هم درست نمی توانست صحبت کند،دستش به کجا می رسید؟مجبور بود بی خیال شود.اما فقط سه روز بعد مرحمت با دستوری از بالا برگشت.

مرحمت بالازاده تنها یک سال بعد،در عملیات بدر،به تاریخ21اسفند1363با فاصله بسیار کمی از شهادت مرادش،مهدی باکری،بال در بال ملائک گشود و میهمان سفره ی حضرت قاسم(ع)گردید.

از مرحمت بالازاده،وصیت نامه ای بر جای مانده است که متن کامل آن را در زیر می خوانید.وصیت نامه ای که نشان می دهد روحش نمی توانست در کالبد13ساله اش آرام بگیرد:

وصیت نامه مرحمت بالازاده،لشکر عاشورا،گردان علی اکبر

به نام خداوند بخشنده مهربان

از اینجا وصیت نامه ام را شروع می‌کنم.با سلام بیکران به پیشگاه منجی عالم بشریت حضرت مهدی(عج)و با سلام بیکران به رهبر مستضعفان،ابراهیم زمان،خمینی بت شکن و با سلام بی کران به مردم ایثارگر و شهید پرور ایران،که همچون امام حسین(ع)و لیلا،پسرشان را به دین اسلام قربانی می‌دهند.

آری ای ملت غیور شهید پرور ایران!درود بر شما!درود بر شما که همیشه در مقابل کفر ایستاده اید و می‌ایستید تا آخرین قطره خونتان.

درود برشما ای ملت ایران!ای مشعل داران امام حسین!تا آخرین قطره خونتان از این انقلاب و از رهبر این انقلاب خوب محافظت کنید تا که این انقلاب اسلامی را به نحو احسن به منجی عالم بشریت تحویل بدهید.

و ای پدر و مادر عزیزم!اگر این پسرتان در راه اسلام به شهادت برسد،افتخار کنید که شما هم از خانواده شهدا برشمرده می‌شوید.

ای پدر و مادر عزیزم!از شما تقاضایی دارم.اگر من شهید بشوم گریه نکنید.اگر گریه بکنید به شهدای کربلا و شهدای کربلای ایران گریه کنید تا چشم منافقان کور بشود و بفهمند که ما برای چه می‌جنگیم.حالا معلوم است که راه تنها یک راه است که آن راه هم راه اسلام و قرآن است.و آخر وصیت می‌کنم راه شهیدان را ادامه بدهید و اسلحه شان را نگذارید در زمین بماند.

و مادرم و پدرم چنانچه من می‌دانم لیاقت شهادت را ندارم ولی اگر خداوند بخواهد که شهید بشوم مرا حلال کنید و من هم شهادت را جز سعادت نمی دانم.یعنی هر کس که شهید می‌شود خوش به حالش که با شهدا همنشین می‌شود.و از تمام همسایه‌ها و از هم روستایی هایمان می‌خواهم که اگر از من سخن بدی شنیده اید و کارهای بدی دیده اید حلال بکنید.و برادرانم اسحله ام را نگذارند در جا بماند و خواهرانم با حجاب با دشمنان جنگ کنند.خدایا تو را قسم می‌دهم که اگر گناهانم را نبخشی از این دنیا به آن دنیا نبر.

خدایا خدایا تو را قسم می‌دهم به من توفیق سربازی امام زمان(عج)و نائب برحق او خمینی بت شکن را قرار دهی.تا در راه آنها اگر هزاران جان داشته باشم قربانی بدهم.

کربلا کربلا یا فتح یا شهادت،جنگ جنگ تا پیروزی


منبع:jahannews.com:جهان نيوز-تاريخ انتشار: 10بهمن1392
------------------------------------
يكی می گفت:پدرم از این شهید بزرگوار تعریف می کرد که وقتی از جبهه برمی گشت می اومد تو مسجد جامع شهرستان گرمی برای مردم وقایع جنگ رو تعریف میکرد،جالب اینجاست میگه آنقدر قدش کوچیک بود پشت تریبون زیر پاش چیزی میذاشتن که قدش به میکروفن برسه،خدا رحمتش کنه،
خدا کنه که شرمنده این شهدا نشیم.
------------------------
ديگری می گفت:ببینید فرق بالا زاده ها را با آقازاده ها !!!!!!!!

تفاوت ازکجا تا کجاست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟آری تفاوت از زمین تا آسمان است.

اینان فرشتگان خدا بودند بر روی زمین که حالا ثمره ی مجاهدتهای بالا زاده ها را آقا زاده ها صاحب شدند!

روحش شاد.

 

یک شنبه 27 فروردين 1396برچسب:نیکان, :: 1:6 ::  نويسنده : علی یگانه
 
ای كشتـگان عشـق بـرایــم دعـا كنیـد

یعنـی نمی شود كه مـرا هم صـدا كنیـد؟

ایـن دستهـای خستـه ی خالی دخیلـتان

درد مـرا هم بــه حُکـمِ اجابـت دوا کنیـد

فـریـاد چشمهـای مـرا هیـچ کـس نـدیـد

پـس یـک نگـاه محبت به من بیـنوا کنیـد

ای مردمان رد شده از هفت شهر عشق

رَحمــی بـه ساکنـانِ خَـمِ کوچـه ها کنید

کـوچیـده اید!مگـر صبــرتـان کجــاسـت؟

من میرسم ز ره تو را به خدا پا به پا کنید

ایـن کوله بـار حـادثه،این کــوره راهِ عمـر

بـاید عبـور کـرد شهیـدان بـرایـم دعا کنید


رضوان الله تعالی علیهم اجمعین

 

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان نیکان و آدرس ataataee.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت: