نیکان
جمعه 18 اسفند 1396برچسب:نیکان، آزادی بیان، دیدگاه اسلام، حقوق بشر, :: 15:3 :: نويسنده : علی یگانه
1- امام خمینی (ره) در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)، آزادی بیان و اظهار عقیده برای کلیه افراد، گروهها و احزاب سیاسی مجاز است و اختصاصی به طرفداران نظام اسلامی ندارد.[1] در سخنی از ایشان، «در جمهوری اسلامی، اقلیتهای مذهبی و حتی کمونیستها نیز در بیان عقاید خود آزادند»[2] آن چه که محدوده و قلمرو آزادی بیان را معین میکند همان «به خطر نیفتادن مصالح ملت» است. امام در پاسخ به این سوال که: در مورد آزادی بیان و عقیده، شما چه حدودی را در نظر دارید؟ آیا فکر میکنید باید محدودیتهایی قائل شد یا نه؟ میفرماید: «اگر چنان چه مضر به حال ملت نباشد، بیان همه چیز آزاد است، چیزهایی آزاد نیست که مضر به حال ملت ما باشد.»[3] و در پاسخ به این پرسش که آیا فکر میکنید که گروههای چپ و مارکسیست آزادی فعالیت خواهند داشت؟ میفرماید: «اگر مصر به جال ملت باشد جلوگیری میشود، اگر نباشد و فقط اظهار عقیده باشد مانعی ندارد همه مردم آزادند مگر حزبی که مخالف با مصلحت مملکت باشد.»[4] از دیدگاه امام، مطبوعات میتوانند با طرح نظرات افراد و گروهها، به تقویب نظام همت گمارند، چرا که «امور سیاسی بی مباحثه به مقصد نمیرسد».[5] لسان مطبوعات باید لسان نصیحت[6] لسان انتقاد باشد. مرز آزادی مطبوعات تضعیف جمهوری اسلامی، توطئه علیه انقلاب و انتقام[7] است. توجه به اهمیت رعایت مصالح مسلمانان و نظام جمهوری اسلامی، در گفتار و نوشتار امام راحل، جلوهای خاص دارد، آنجا که در باب آزادی قلم و مطبوعات میفرماید: «آزادی قلم و آزادی بیان معنایش این نیست که کسی بر ضد مصلحت کشور قلمش آزاد است که بنویسد. برخلاف انقلابی که مردم خون پایش دادهاند، بنویسد. همچو آزادی صحیح نیست، قلم آزاد است که مسائل را بنویسد لکن نه این که توطئه بر ضد انقلاب بکند ... ما برای مطبوعاتی احترام قائل هستیم که بفهمد آزادی بیان و آزادی قلم یعنی چه.»[8] و همچنین: «آزادی بیان و قلم و عقیده برای همگان آزاد میباشد لکن مردم توطئه را هرگز اجازه نمیدهند»[9] رهبر کبیر انقلاب در جایی دیگر میفرماید: «روزنامهها باید با کسی صورت مخاصمه نداشته باشند. بلکه صورت ارشاد داشته باشند. مطالب را بگویند، انتقادها باید باشد زیرا جامعه تا انتقاد نشود اصلاح نمیشود.»[10]؛ «در مملکت ما آزادی اندیشه هست، آزادی قلم هست، آزادی بیان هست ولی آزاد فساد کاری و توطئه نیست»[11]، از منظر حضرت امام (ره)، مهمترین قیود آزادی بیان عبارت است از: 1. آزادی تا مرز فساد؛ یعنی، آنجا که از آزادی فساد خیزد، دایره آن محدود به حدی میشود که سلامت معنوی جامعه حفظ شود. 2. آزادی در چارچوب اسلام و قوانین کشوری و مصالح جامعه 3. آزادی تا مرز اضرار مردم؛ 4. آزادی تا مرزتوطئه بر ضد نظام اسلامی.[12] [1] - صحیفه نور، جلد 3، ص 20 [2] - همان، جلد 3، ص 48 [3] - همان، جلد 4، ص 358 [4] - همان، جلد 4، ص 258 [5] - همان، جلد 17، صص 268 - 267 [6] - همان، جلد 20، ص 37 [7] - همان، جلد 19، ص 216 [8] - بیانات امام در جمع کارکنان روزنامه کیهان (26/2/58) [9] - در جستجوی راه امام از کلام امام، نشر انتشارات امام خمینی، ص 211 [10] - صحیفه نور، ج 8، ص 444 [11] - صفحه نور جلد 5، ص 432 [12] - صفحه نور جلد 7، ص 232، صص 81 و 82 جمعه 18 اسفند 1396برچسب:نیکان، آزادی بیان، دیدگاه اسلام، حقوق بشر, :: 15:2 :: نويسنده : علی یگانه بند دوم – نظر معصومین در خصوص آزادی بیان اگر دموکراسی را به طور اصولی حکومت مردم بر مردم و اداره امور ملتها را به وسیله خود آنها معنی کنیم و راه رسیدن به آن را اظهارنظر اکثریت از طریق انتخابات و مشورت آزاد بدانیم این دقیقاً همان نظام عمومی است که قرآن آن را سقارش و توصیه کرده است و این نظریه خیلی پیش از انقلاب کبیر فرانسه و پارلمانتاریسم انگلستان ابراز شده است این شیوه توسط شخص پیامبر (ص) در مدینه و توسط حضرت علی (ع) و امام حسن (ع) در دوران کوتاه خلافتشان عمل شده است یکی از آیات قرآن (بقره – آیه 159) به طور مستقیم خطاب به پیامبر است و به او دستور میدهد که با تابعین خود در همه امور مشورت کند و جسارت آنها را ببخشد و با آنها از راه رحمت و سازش درآید[1] و تمام این موارد جزء با قبول و اجرای مکانیزم آزادی بیان ممکن نمیباشد. جمعه 18 اسفند 1396برچسب:نیکان، آزادی بیان، دیدگاه اسلام، حقوق بشر, :: 15:2 :: نويسنده : علی یگانه علی (ع) نمونه اعلاء دموکراسی و رعایت حق و آزادی میباشد اولاً از هیچکس به اجبار برای خلافت خود بیعت نمیگیرد و ثانیاً کسانی را که با او بیعت نمینمایند دراشاعه نظریات و ابراز مخالفت آزاد میگذارد.[1] جنگ با معاویه را به مشورت میگذارد ابتدا با مهاجرین و انصار و سپس در مسجد در سطح عمومی آن را مطرح میکند. در این جلسه سخنرانیهای متعددی از جانب برخی سخنگویان مردم ؟؟ علیه جنگ گفته میشود و بالاخره اکثریت رای میدهند که به قدر کافی اقدام سیاسی صورت گرفته و اکنون راهی جزء جنگ باقی نمانده است. در ختم جنگ و آتش بس هم تسلیم رای عمومی شد در حالی که خود با ختم جنگ مخالف بود حتی در عزل و نصب مامورین و کارگزاران خود نیز رای مشاوران را میپذیرفت حتی اگر مخالف نظر خودش بود در جریان جنگ صفین با وجود اینکه اکثر مشاوران به انجام آن رای داده بودند برخی شخصیت یا حاضر به جنگ نمیشدند از جمله عبدالله بن مسعود که از صحابی نامدار و کاتب وحی بود و عدهای هم به امام گفتند که در این جنگ هنوز به حق و باطل دو طرف آگاه نیستند لذا مدتی از کنار صحنه عملکرد دو طرف را نظاره میکنیم هرکدام را حق یافتیم با او همراهی مینماییم و علی (ع) در پاسخ به این عده نه به سمت و خلافت خود استناد کرد و نه به رای اکثریت مشاوران در اقدام به جنگ صفین بلکه آنها را تشویق و تایید مینماید و میگوید: آفرین – مرحبا این است ؟؟ در دین و معرفت نسبت به سنت و هر کس به این روش شما رضای ندهد او خائن و جبار است.[2] حضرت علی (ع)در دوران خلافت خود مردم را دعوت میکرد که حرف خود را بگویند و مپندارند که او هرگز اشتباه نمیکند.[3] در جای دیگر مولای متقیان (ع) میفرماید: بالاترین جهاد سخن عدل نزد ستمگر است و در جای دیگر چنین فرموده: از سخن و مشورت به عدل خودداری نکنید.[4] مسأله آزادی بیان علاوه بر آنکه در سنت و سیرت علی (ع) دیده میشد پیشتر از او در کلام حضرت رسول خاتم (ص) دیده شده که به شکل احادیث نبوی در نزد تمام فرقه اسلامی مورد تایید و پذیرش است که به برخی از این احادیث اشاره مختصر میشود: هر کس بدعتی برخلاف آیین اسلام پدید آورده است با آن به مبارزه برخیزید و اگر از مبارزه ناتواناید زبان به اعتراض بگشایید و اگر قادر به اعتراض نیستید در دل از آن بیزاری جویید. ایشان در حدیث دیگری چنین فرمودند: جمعی از کشتی نشینان صحنه کشتی را میان خودشان تقسیم کردند یکی از انان هوس کرد جایگاه مخصوص به خود را با تبر بشکافد گفتنش داری چه میکنی. گفت اینجا مخصوص به خودم است هر چه خواستم میتوانم انجام دهم. فرمود: اگر دست او را بگیرید و مانع از خرابکاریش شوید هم او را نجات دادهاید و هم خودشان نجات یافتهاند و اگر آزادش بگذارند هم او و هم خودشان نابوده شدهاند.[5] حضرت رسول خاتم (ص) در حدیث اول لزوم اعتراض در مقابل بدعت را متذکرشده که خود مبین اعتقاد ایشان به آزادی بیان میباشد اما در حدیث دوم با مثالی زیبا و بیبدیل حدود آزادی از جمله آزادی بیان را متذکر شده و با این مثال زیبا این مفهوم را القاء نموده که آزادی بدون حد و حصر به هلاکت منتهی میشود و این مسألهای است که ماده 22 اعلامیه حقوق بشر نیز به آن اشاره دارد: «آزادی افراد محدود است به اینکه موجب زیان و تجاوز به حقوق دیگران و سلب آزادی آنان نباشد و نیز برخلاف مصالح عمومی عملی انجام ندهد.» جمعه 18 اسفند 1396برچسب:نیکان، آزادی بیان، دیدگاه اسلام، حقوق بشر, :: 15:2 :: نويسنده : علی یگانه بند سوم – نظر اهل سنت در خصوص آزادی بیان آنچه احادیث و بیانات از رسول اکرم (ص) و علی (ع) در خصوص آزادی بیان در بند پیشین نقل گردید متواتر در کتب اهل سنت نیز نقل گردیده و مشترک بین اهل سنت و تشیع میباشد با این حال نقل چند حادثه تاریخی از خلیفه دوم نشان میدهد که در دید بزرگان اهل سنت آزادی بیان چه جایگاه مهمی داشته است: قضیه آن عرب را همه نشیدهاند که وقتی عمر در بالای منبر با مومنین عهد و پیمان میبست وی گفت اگر در مسند خلافت از حکم خدا و سنت رسول عدول کنم مرا متوجه سازید عربی برخواسته و گفت: اگر تخلف کنی تذکر نمیدهیم با شمشیر راستت میکنیم.[1] و یا زمانی که عمر خواست مهریه زنان را محدود سازد و از حد معین بیشتر را به نفع بیت المال مسلمین ضبط و توقیف نماید – زنی از صحابه به این مسأله اعتراض نمود و آن را برخلاف کتاب خدا و سنت پیامبر دانست و عمر چنین گفت: مردی اشتباه کرد و زنی صحیح گفت. که اشارهای به اشتباه خودش و صحت گفته آن زن داشت. بنابراین در دوران اولیه اسلامی هیچگونه اختناق و خودرایی حتی در سیرت و صفت خلفای سه گانه راشد (عمر – ابوبکر و عثمان) دیده نمیشود و در اسلام از قرن پنجم و ششم است که دوران تعصب شروع میشود و بعد کشت و کشتار و اختناق مذهبی آغاز میگردد اما در اوایل میبینیم که حتی رهبران فرقه اسلامی مثلاً ابوحنیفه مالک و شافعی هیچگاه به عنوان اینکه این نظر حق است و بس حرف نمیزنند.[2] و امکان اظهار نظر افراد دیگر در خصوص عقیدهشان را با نقل و عمل اعلام میدارند که این خود مصداق بارز آزادی بیان در قرون اولیه اسلامی میباشد.
جمعه 18 اسفند 1396برچسب:نیکان، آزادی بیان، دیدگاه اسلام، حقوق بشر, :: 15:1 :: نويسنده : علی یگانه خطوط کلی که قرآن کریم برای آزادی بیان تعیین کرده است عبارت است از: 1- عدم مخالفت با حکم خدا و پیامبرش حتی در امور مربوط به خودشان لذا در قرآن کریم میخوانیم در هیچ مرد و زن با ایمان حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند اختیاری در برابر فرمان خدا داشته باشد و هر کس نافرمانی خدا و رسولش را کند به گمراهی آشکاری گرفتار شده است.[1] 2- نیامیختن حق با باطل و عدم کتمان حقایق دینی «حق را با باطل نیامیزید و حقیقت را با اینکه میدانید کتمان نکنید» 3- عدم بدعت گزاری در این و اظهارنظر خلاف واقع «به خاطر دروغی که بر زبانتان جاری میشود نگویید این حلال است و آن حرام تا بر خدا افترا ببندید به یقین کسانی که بر خدا دروغ میبندند رستگار نخواهد شد.[2]» یعنی انسان نباید به بهانه آزادی بیان حقایق دینی را وارونه جلوه کند و با اعتقادات دین مردم بازی نماید. 4- پرهیز از اهانت به مقدسات افراد، اقوام و ملیتها «و آنهایی که مشرکان به جای خدا میخوانند (یعنی بتها) دشنام ندهید»[3] برخورد ملایم و مسالمت آمیز با اعتقادات افراد، اقوام و ملیتها خود زمینه ساز گرایش آنها بر حق و حقیقت است و برخورد تند و تحقیرآمیز خصومتها را بیشتر مینماید. 5- پرهیز از تمسخر، عیب جویی، به کار بردن القاب ناشایست، بدگویی، غیبت، تجسس «ای کسانی که ایمان آوردهاید نباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را مسخره کنند و نه زنان زنان دیگر را ... یکدیگر را مورد طعن و عیب جویی قرار ندهید و با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را یاد نکنید ... هرگز در کار دیگران تجسس نکنید و هیچ یک از شما دیگری را غیبت نکند...»[4] 6- گفتار نیکو با انسانها «با مردم به نیکی صحبت کنید»[5] یعنی مردم مکلفند در ضمن استفاده از حق آزادی بیان از گفتن سخت درشت و غیرملایم با دیگران خودداری نمایند. 7- پرهیز از گفتار مبتنی بر گمان و سوء ظن به دیگران - «کسانی که زنان پاکدامن را متهم میکنند و سپس چهار شاهد و گواه نمیآورند – هشتاد تازیانه به آنها بزنید و هرگز گواهی آنها را نپذیرید»[6] 8- ممنوعیت خرید و فروش سخنان و نوشتههای انحرافی - «برخی از مردم کسانیاند که سخنان بیهوده را میخرند تا مردم را گمراه سازند – برای آنان عذابی خوار کننده خواهد بود.»[7] آیات مطرح شده از جمله مواردی است که حدود و قلمرو آزادی بیان را روشن و مشخص میکند و خطوط اصلی و کلی آن را نشان میدهد لذا افراد، اقوام و جوامعی که در محدوده و قلمرو تعیین شده حرکت کنند با خیال آسوده و راحت میتوانند اظهار نظر نموده و اعتقاداتشان را صادقانه بیان کنند ولی اگر به بهانه آزادی بیان راه گناه و معصیت را در پیش گیرند و دروغ و تهمت و شایعه پراکنی راه بیندازند، افکار، اعتقادات و ارزشها، دینی و مذهبی مردم را مضحکه قرار دهند و با اشاعه فساد و بیبند و باری و منکرات، ارزشهای اخلاقی و انسانی را متزلزل سازند از نظر قرآن و پیامبران الهی و ائمه این گونه اعمال و رفتار نه تنها سرزنش برانگیز مخل آزادی بیان میباشد بلکه جامعه را به سوی انحراف و سقوط میکشاند. جمعه 18 اسفند 1396برچسب:نیکان، آزادی بیان، دیدگاه اسلام، حقوق بشر, :: 15:0 :: نويسنده : علی یگانه گفتار اول- دیدگاه اسلام در خصوص آزادی بیان بند اول- نظر قرآن در خصوص آزادی بیان در آیات کلام الله از آزادی بیان به عنوان قانون الهی به شکلهای گوناگون و مختلفی تعبیر شده است: در سوره مبارکه زمر/ آیات 17 – 18 این گونه میخوانیم: «آنان که از طاغوت دوری جستند تا مبادا او را بپرستند و به سوی خدا بازگشتند آنان را مژده باد پس به بندگان من که به سخن گوش فرا میدهند و بهترین آن را پیروی میکنند بشارت ده آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده و آنها خردمندانند» در این آیه شریفه قرآن کریم برخورداری از هدایت را در گوش دادن به بیانهای گوناگون موافق و مخالف و برگزیدن و انتخاب نیکوترین آنها میداند و این مصداق بارز آزادی بیان میباشد.[1] در آیه دیگری[2] خدای متعال از پیامبرش میخواهد که در برخورد با مخالفین ضمن دعوت آنان به حکمت و اندرز نیکو، زمینه را برای آزادی بیان و انتخاب آزادانه آنان فراهم آورد در این آیه شریفه نخستین گام برای دعوت به حق هدایت در راهنمایی مخالفین به سوی سعادت استفاده از منطق صحیح و استدلال حساب شده یعنی حکمت معرض شده است و دومین گام در طریق دعوت به حق پند و اندرز نیکو و سومین گام مجادله و مناظره بین افراد دانسته شده که لازمه آن آزادی بیان میباشد. ادامه مطلب ... جمعه 18 اسفند 1396برچسب:نیکان، آزادی بیان، دیدگاه اسلام، حقوق بشر, :: 14:59 :: نويسنده : علی یگانه فصل دوم آزادی بیان در اسلام و اعلامیه جهانی حقوق بشر جمعه 18 اسفند 1396برچسب:نیکان، آزادی بیان، دیدگاه اسلام، حقوق بشر, :: 14:57 :: نويسنده : علی یگانه گفتار دوم – آزادی بیان در مکاتب بشری ضرورت طرح این مبحث اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقین حقوق سیاسی و مدنی محصول رنسانس فکری عصر جدید یعنی قرون 19 و 20 میلادی میباشد فلذا ضروری است قبل از طرح مباحث اصلی تحقیق مختصری در خصوص نظر این مکاتب بشری در خصوص آزادی بیان مطرح گردد از میان این مکاتب دو مکتب فکری مارکسیسم و لیبرالیسم از اهمیت بسزایی برخوردار بوده فلذا نظر این دو مکتب در خصوص آزادی بیان در قالب دو بند مطرح میگردد: جمعه 18 اسفند 1396برچسب:نیکان، آسیب اجتماعی, :: 14:57 :: نويسنده : علی یگانه بند اول- دیدگاه لیبرالیسم در خصوص آزادی بیان بارزترین ارزش لیبرالیسم آزادی یا اختیار است. نهادهایی چون حکومت زمانی ارزشمندند که برای تحقق اصول مسلم و اساسی فرد – فرد شهروندان از هیچ تلاشی مضایقه نکنند و در صورت ناتوانی سریعاً از شهروندان پوزش و از مسئولیتی که بر عهدهاش گذاشتهاند استعفا نماید چرا که اهمیت اساسی بسط حیات بشر به صورت گوناگونی و مترقی و متنوع در آزادی است و هر چه در این امر مورد استدلال، تعبیر و تفسیر قرار گیرد در حمایت آزادی امکان پذیر است.[1] ادامه مطلب ... جمعه 18 اسفند 1396برچسب:نیکان، آزادی بیان، دیدگاه اسلام، حقوق بشر, :: 14:57 :: نويسنده : علی یگانه بند دوم – دیدگاه مارکسیسم در خصوص آزادی بیان در اواسط قرن 19 فلسفه مارکس بیان کننده خواستههای طبقه کارگری در برابر تئوریهای لیبرال بود. لیبرالیستها که در طبقه متوسط جامعه جاخوش کرده بودند و به دنبال سهم خواهی از قدرت بودند و به هر طریق به دنبال محدود کردن بال و پرقدرت و دست اندازی آن بودند و از طریق آزادی میتوانستند قدرت را نقد کنند در قرن 19 به دلیل توسعه گرفتن طبقه کارگری که پروسه تولید کالا بر روی دستان و شانههای این قشر میچرخید. نظرها بیشتر به اجرای آزادیهای مادی و حقوقی مادی معطوف شده بود. سرمایه داران در قرن 18 به دلیل ارتقاء سطح مادی میتوانستند از آزادیهای اجتماعی و سیاسی بیشتر به نفع خود بهره ببرند ولی طبقه کارگر رو به گسترش از در اختیار داشتن امکانات مادی محروم بود از طرف دیگر مورد استثمار طبقه سرمایهداری قرار گرفته بود طبقه کارگر طبعاً به دنبال مبارزه با ستم اقتصادی بود و طبقه متوسط مبارزه با ستم سیاسی.[1] ایدئولوژی مارکسیسم خود را صدای خواستههای طبقه کارگر، میدانست و اعلام میکرد که اعلامیههای حقوق و آزادی مندرج در آن بیشتر جنبه صوری دارد چرا که قانون حکومت سیاسی را به عنوان رو بنا تلقی میکرد.[2] مطابق اعتمادات مارکسیسمی دولت، دستگاه قضایی و حاکمیت در دستان سرمایه داری است و سرمایه داری میتواند با خشونت یا دروغ آزادی بیان را لغو یا آزادی صوری را ترویج نماید. بنابراین آزادی بیان حقیقی زمانی میسر است که قدرت سیاسی که ناشی از قدرت مالی و اقتصادی است در ید مردم قرار گیرد مارکسیستها در برابر مفهوم آزادیهای عمومی، آزادیها، حقیقی را مطرح مینمایند و مظاهر آزادیهای اجتماعی و سیاسی از جمله آزادی بیان در جوامع لیبرالی را صوری و آزادی حقیقی را به ترتیب فوق الذکر تعریف مینمایند.
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان نیکان و آدرس ataataee.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. نويسندگان |
||
![]() |